- کلاه گذاری
- عمل کلاه گذار
معنی کلاه گذاری - جستجوی لغت در جدول جو
- کلاه گذاری
- عمل کلاه گذار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کسی که با فریب و خدعه چیزی از دیگری بگیرد
آنکه دیگران را بفریبد و پول و مال آنانرا بگیرد
عمل و کیفیت کار گزار کار بری. توضیح با} کار گزاری {اشتباه نشود ولی باید دانست که در عهد قاجاریه بمعانی} کار گزاری {هم غالبا کلمه را بصورت} کار گذاری {مینوشتند
پادشاهی، سلطنت، برای مثال نه هر کسی که کله کج نهاد و تند نشست / کلاهداری و آیین سروری داند (حافظ - ۳۶۴)